ائمه اطهار در سوره اعراف- آیات 170 الی آخر
صلح پایدار
چهار شنبه 25 / 3 / 1396برچسب:, :: 12:54 ::  نويسنده : ارادتمند

تفسير جامع، ج‏2، ص: 483

چگونگى عالم ذر

در كافى در تفسير آيه وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ 172   تا آخر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود بعضى از قريش از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال كردند كه براى چه شما نسبت بساير انبياء فضيلت و سبقت داريد در صورتى كه خاتم پيغمبران و آخرين آنها ميباشيد؟

فرمود من اول كسى هستم كه به پروردگار ايمان آوردم و اول كسى بودم كه بعد از عهد و پيمان خداوند جواب دادم كه حاضرم بعهد خود وفا كنم و آيه را تلاوت فرموده و گفتند به اين جهت بر تمام پيغمبران برترى دارم.

و ما قبلا ذيل آيه وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ روايتى مفصل مربوط باين آيه ذكر نموديم و در تفسير اين آيه روايات بسيارى از طرق شيعه و عامه وارد شده كه خلاصه همه آنها رواياتى بود كه ما سابقا بيان كرده‏ايم.

صاحب كتاب فردوس كه يكى از علماء عامه است از حذيفه يمانى روايت كرده گفت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اگر مردم ميدانستند على عليه السّلام در چه زمانى بامير المؤمنين لقب يافت محققا منكر فضيلت او نميشدند، وقتى امير المؤمنين ناميده شد كه هنوز روح در بدن آدم دميده نشده بود و خداوند در عالم ذر مردم را بر نفس خودشان گواه گرفت و فرمود آيا من پروردگار شما و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيغمبر و على عليه السّلام ولى و امير شما نيست؟ همه از روى ميل و رغبت و يا باكراه گفتند بلى.

و نيز از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود اول كسى كه از پيغمبران در جواب خداوند سبقت گرفت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود زيرا آنحضرت نزديكترين خلايق در پيشگاه خداوند بود همان مقامى كه جبرئيل در شب معراج بآن جناب گفت پيش برو اى محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قدم بمقامى گذارده‏اى كه پيش از تو هيچ ملك مقرب و نبى مرسل بآن جا قدم نگذاشته و اگر عظمت روح و نفس پيغمبر اكرم نبود نميتوانست توانائى و قدرت رسيدن بآن مقام را حائز شود چنانچه خداوند در آيه 9 سوره و النجم ميفرمايد فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏ پس چون امر خدا صادر شد اول بمقام اوليائى آنحضرت واقع شد.

و حضرت صادق عليه السّلام فرمود خداوند در عالم ذر از خلايق عهد گرفت بخدائى خود و به اين كه پيغمبر ما رسول و فرستاده از جانب اوست و نيز عهد گرفت از پيغمبران بولايت و امامت امير المؤمنين عليه السّلام و ائمه طاهرين و فرمود آيا من پروردگار شما نيستم و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيغمبر شما نيست و على و ائمه معصومين پيشوايان شما نيستند؟ گفتند چرا و اول كسى كه از پيغمبران عهد و ميثاق بر پروردگار خود از او گرفت حضرت خاتم بود چنانچه ميفرمايد وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ وَ مِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‏ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ اول پيغمبران را بطور كلى ذكر فرموده و بعد افضل آنها را تصريح نموده و پيغمبر خاتم را بر افضل انبيا مقدم داشته چون پيغمبرى برتر از آن حضرت نبوده بعد از انبياء براى ايمان پيدا كردن به پيغمبر خاتم عهد و ميثاق گرفته و همچنين بر يارى نمودن امير المؤمنين وصى او چنانچه ميفرمايد وَ إِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ النَّبِيِّينَ لَما آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ يعنى بر رسول خدا كه پيغمبر ماست ايمان آورده و يارى كنيد امير المؤمنين را لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ و امت‏هاى خود را خبر بدهيد به بعثت آن پيغمبر خاتم كه باو ايمان آورند و او و ائمه معصومين را يارى كنند.

 

 

عبد اللّه بن مسكان از حضرت صادق عليه السّلام و ابى بصير از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده‏اند در تفسير قول خداوند كه ميفرمايد لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ فرمودند خداوند از زمان آدم تا زمان خاتم پيغمبرى نفرستاده مگر آنكه بدنيا برگشت كند و با پيغمبر خاتم جهاد نموده و پيغمبر و امير المؤمنين را يارى نمايند.

پس از آن از آنحضرت براى جميع انبيا ميثاق گرفت و فرمود قُلْ  آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى‏ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى‏ وَ عِيسى‏ وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ‏

.

عياشى از اصبغ بن نباته روايت كرده گفت ابن كوا حضور امير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد آيا خداوند پيش از موسى با كسى از فرزندان آدم تكلم نمود؟ فرمود آن حضرت خداوند با تمام خلايق اعم از كافر و مؤمن سخن گفت اين فرمايش بر ابن كوا گران آمد و فهميد، گفت چگونه با خلايق تكلم نمود اى امير المؤمنين عليه السّلام؟ فرمود باو مگر قرآن نخوانده‏اى كه خطاب ميكند به پيغمبر اكرم و ميفرمايد وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ تا آخر آيه مردم كلام خدا را شنيدند و جواب دادند و اقرار بربوبيت و اطاعت خدا و رسول و ما ائمه نمودند در عالم ذر و ميثاق سپس فرشتگان گواه و شاهد بر آنها شدند و گفتند اى فرزندان آدم ما گواه شما باشيم در روز قيامت تا نگوئيد ما غفلت كرديم و چنين اقرارى ننموديم.

و نيز از حضرت باقر عليه السّلام و حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمودند در آن سالى كه عمر متصدى خلافت شد با جمعى از مهاجر و انصار بمكه رفت امير المؤمنين عليه السّلام هم با حسنين عليه السّلام و عبد اللّه بن جعفر مشرف شدند بزيارت خانه كعبه وقتى احرام  بستند عبد اللّه بن جعفر لنگ و ردائى پوشيد و آنها را شكاف زد عمر متوجه او شد گفت چه كسى گفته اين بدعت را بجا آورى؟ اشاره كرد بامير المؤمنين عليه السّلام آنحضرت فرمود اى عمر اين بدعت نيست و سزاوار نيست كسى بما سنة و مذهب را ياد بدهد، عمر گفت چنين است اى ابو الحسن تصديق ميكنم فرمايشات شما را وقتى داخل خانه كعبه شدند عمر رفت بجانب حجر الاسود و او را بوسيد و گفت اگر نميديدم پيغمبر تو را لمس ميكرد و ميبوسيد همانا نميبوسيدم تو را چه بوسيدن سنگ سود و زيانى ندارد امير المؤمنين عليه السّلام فرمود چنين نيست ايعمر كه تو گمان كردى نسبت بحجر الاسود هم سود دارد و هم زيان و ما اين خبر را در بخش اول در احكام حج بيان نموديم در اينجا تكرار نكنيم.

ابن مسكان در معناى آيه وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده گفت بآنحضرت عرض كردم خداوند اين پيمان را حضورا از فرزندان آدم گرفت؟ فرمود بلى معرفت ثابت و برقرار است ولى آنجائيكه عهد و پيمان از آنها گرفته فراموش كرده‏اند و بزودى بيادشان خواهد آمد و اگر اين پيمان و معرفت نبود و باقى نميماند هر آينه كسى نميدانست كه خداوند خالق و رازق اوست پس بعضى از افراد بشر در عالم ذر بزبان اقرار كردند اما ايمان بقلب نياوردند لذا خداوند ميفرمايد فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ.

 

 

 

                      تفسير جامع، ج‏2، ص: 490

در كافى از حضرت صادق عليه السّلام ذيل آيه وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏   180  روايت كرده فرمود بخدا قسم ما ائمه اسماء حسنى خدا هستيم و خداوند عبادت كسى را بدون ولايت ما آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قبول نميفرمايد و اين حديث را عياشى بسند خود عينا از حضرت رضا عليه السّلام روايت نموده است.

و شيخ مفيد در كتاب اختصاص از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده فرمود جابر انصارى گفت روزى از رسول اكرم سؤال نموده و پرسيدم يا رسول اللّه در باره على امير المؤمنين عليه السّلام چه ميفرمائيد: فرمود على نفس من است عرض كردم حسن و حسين   چطور؟ پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود حسن و حسين هر دو روح من و فاطمه جسم من است هر كه آنها را خوشحال كند موجب خشنودى و مسرت من شود و هر كه آنها را بيازارد مرا آزرده است خدا را گواه ميگيرم من دشمنم با دشمنان آنها و دوستم با دوستان آنها اى جابر هر وقت بخواهى دعا كنى كه مقرون باجابت شود خدا را باسامى آنها بخوان چه اسامى على و فاطمه و حسن و حسين در نزد خدا از هر اسمى محبوبتر است و آنها اسماء حسناى خداوند ميباشند.

عياشى از حضرت رضا عليه السّلام روايت كرده فرمود بجمعى از شيعيان هرگاه بشما شدت و سختى روى داد استعانت بجوئيد بما حضور پروردگار چنانچه در قرآن دستور فرموده و آيه را تلاوت نمود سپس فرمود بخدا قسم ما اسماء حسنى خدا هستيم اطاعت كسى قبول نشود جز بشناختن و معرفت پيدا كردن در حق ما ائمه.

در كافى از عبد اللّه بى سنان روايت كرده گفت از حضرت صادق عليه السّلام سؤال نمودم مراد از مضمون آيه وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ   181   كدام است؟ فرمودند ما ائمه هستيم و اين حديث را عياشى نيز از حضرت باقر عليه السّلام روايت  نموده است.

 

                       تفسير جامع، ج‏2، ص: 491

و از طريق مخالفين موفق بن احمد بسند خود از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده فرمود اين امت هفتاد و سه فرقه ميشوند هفتاد و دو فرقه از آنها در آتش جهنم ميروند و يك فرقه نجات مى‏يابند و آنها هستند كه خداوند در باره آنان ميفرمايد وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ   181  تا آخر آيه و اين حديث را عياشى در سوره مائده ذيل آيه مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ مائده 66    روايت كرده است و امير المؤمنين عليه السّلام فرمود آن امت من و شيعيان من هستند.

ابن بابويه در امالى از ابى بصير روايت كرده گفت سؤال كردم از حضرت صادق عليه السّلام آل محمد چه كسانى هستند؟ فرمود ذريه آنحضرت ميباشند عرض كردم اهل بيت او كيانند؟ فرمود ائمه و اوصياء هستند، گفتم عترت او چه اشخاصى باشند؟

فرمود اصحاب عبا سؤال كردم مراد از امة چيست؟ فرمود امة مؤمنينى را گويند كه تصديق كرده‏اند آنچه را آنحضرت از طرف خداوند آورده و آنها كسانى هستند كه بر قرآن و عترت اهل بيت توسل جسته‏اند و قرآن و عترت دو جانشين پيغمبر ميباشند



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان صلح پایدار و آدرس 14klid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 9
تعداد مطالب : 460
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت